سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نحوه انتخاب روان درمانگر

باز کردن با کسی در مورد جزئیات صمیمی زندگی خود می تواند دلهره آور باشد. همیشه آسان نیست - اما می تواند زندگی را تغییر دهد. برای طی کردن این فرآیند، ضروری است که یک درمانگر را پیدا کنید که بتوانید به آن اعتماد کنید.

تحقیقات نشان می دهد که یکی از مهم ترین جنبه های روان درمانی، رابطه ای است که با درمانگر خود برقرار می کنید. یک رابطه قوی به شما کمک می کند تا بر چالش هایی که در زمان حال با آن روبرو هستید غلبه کنید و از وقایع دردناک گذشته شفا پیدا کنید.

صدا خوب است؟ در اینجا چند راهنمایی در مورد چگونگی پیدا کردن درمانگر مناسب برای شما آورده شده است. 

 

مرحله اول: فهرست راهنمای ما را در فهرست درمانگر جستجو کنید

به دنبالروان‌درمانگر یا مشاور روان‌درمانی UKCP باشید و مطمئن باشید که درمانگرانی که پیدا می‌کنید کاملاً واجد شرایط هستند، متعهد به عملکرد خوب، رفتار اخلاقی، و یادگیری و توسعه مستمر هستند. ثبت نام ما توسط سازمان استانداردهای حرفه ای برای بهداشت و مراقبت های اجتماعی معتبر است و لایه دیگری از اطمینان را اضافه می کند.

تقریباً 8000 روان‌درمانگر و مشاور روان‌درمانگر در یافتن یک درمانگر وجود دارد و می‌توانید بر اساس مکان جستجو کنید، چه می‌خواهید حضوری ملاقات کنید یا آنلاین، و موضوعی که می‌خواهید روی آن کار کنید.

مواردی که هنگام استفاده از Find A Therapist باید به آنها فکر کنید عبارتند از:

  • آیا می خواهید به یک درمانگر مراجعه کنید که در موضوعی که شما به کمک نیاز دارید متخصص باشد؟
  • آیا می خواهید کسی را در منطقه خود، نزدیک محل کار یا هر جای دیگری ببینید؟
  • آیا دوست دارید به صورت آنلاین، حضوری یا تلفنی ملاقات کنید ؟
  • ترجیح می دهید یک مرد یا زن را ببینید؟
  • آیا با روشی که درمانگر خود و کارشان را توصیف می کند و اینکه چگونه می تواند کمک کند احساس راحتی می کنید؟
  • آیا به نوع خاصی از درمان علاقه دارید ؟
  • آیا به دنبال درمان به صورت فردی یا زوجی، گروهی یا خانوادگی هستید؟
  • آیا به عنوان یک بزرگسال یا از طرف یک کودک یا جوان به دنبال درمان برای خود هستید ؟

 

مرحله دوم: با یک درمانگر تماس بگیرید

هنگامی که یک درمانگر بالقوه پیدا کردید ، به آنها ایمیل بفرستید یا با آنها تماس بگیرید. می توانید یک مرور مختصر از مشکل خود ارائه دهید تا دریابید که آیا درمانگر می تواند به شما کمک کند یا خیر. اکثر درمانگران قادر خواهند بود در بسیاری از مسائل کمک کنند و شما را شوکه یا قضاوت نخواهند کرد. از شخصی که با او تماس می گیرید بپرسید که آیا در زمان و مکان مناسب شما قرار ملاقات دارد و چقدر هزینه می گیرد. 

تماس گرفتن با درمانگر می تواند مفید باشد. مکالمه به شما این حس را می دهد که آنها چگونه هستند و اینکه آیا در کار با آنها احساس راحتی می کنید. 

ممکن است نتوانید فوراً با درمانگر تماس بگیرید زیرا آنها اغلب در جلسات مشتری از منشی تلفنی استفاده می کنند. اگر پیامی بگذارید، آنها باید تماس شما را پاسخ دهند. 

 

 


6 راه برای کمک به غلبه بر اضطراب اجتماعی

اکثر مردم در مقطعی از زندگی خود احساس عصبی یا اضطراب می کنند. طبیعی است که هنگام مواجهه با موقعیتی چالش برانگیز، مانند سخنرانی در جمع یا یک مصاحبه شغلی مهم، چنین احساسی داشته باشید.

اما برای برخی افراد، اضطراب چیزی بیش از یک احساس موقتی است. این یک بیماری مزمن است که می تواند در فعالیت های روزانه اختلال ایجاد کند و تعامل با دیگران را دشوار کند.

اگر یک اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) دارید که به عنوان فوبیای اجتماعی نیز شناخته می شود ، ممکن است در موقعیت های اجتماعی به شدت احساس اضطراب یا ناراحتی کنید، حتی اگر دلیل ظاهری برای آن وجود نداشته باشد.

ممکن است نگران قضاوت شدن توسط دیگران باشید یا از اینکه حرف شرم آور بگویید یا انجام دهید بترسید. در نتیجه، ممکن است به طور کلی از موقعیت های اجتماعی اجتناب کنید، که می تواند حفظ روابط را دشوار کند و در کار، مدرسه و سایر فعالیت ها اختلال ایجاد کند.

اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که حدود 15 میلیون بزرگسال را تحت تاثیر قرار می دهد. معمولاً در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود، اما ممکن است در هر سنی رخ دهد. زنان بیشتر از مردان به SAD مبتلا می شوند.

در حالی که اختلال اضطراب اجتماعی می تواند ناتوان کننده باشد، قابل درمان است. ترکیبی از دارو و درمان اغلب مؤثرترین رویکرد است. با درمان، اکثر افراد مبتلا به SAD می توانند علائم خود را مدیریت کنند و زندگی کامل و پرباری داشته باشند.

ما می توانیم کمک کنیم

شایع ترین انواع اختلالات اضطرابی چیست؟

با ابزارها و تکنیک های مناسب، می توانید یاد بگیرید که اضطراب اجتماعی خود را مدیریت کنید و زندگی رضایت بخشی تری داشته باشید.

در اینجا شش راه برای کمک به غلبه بر اضطراب اجتماعی آورده شده است:
1. محرک های خود را درک کنید
اولین قدم برای مدیریت اضطراب اجتماعی این است که بفهمید چه چیزی باعث ایجاد علائم شما می شود. چه نوع موقعیت هایی باعث اضطراب شما می شود؟

علائم شما چه زمانی ظاهر می شود؟ هنگامی که محرک های خود را شناختید، می توانید برنامه ای برای نحوه برخورد با آنها ایجاد کنید.

2. افکار منفی خود را به چالش بکشید
یکی از رایج ترین علائم اضطراب اجتماعی تفکر منفی است. اگر دائماً نگران این هستید که چه چیزی ممکن است اشتباه پیش بیاید یا دیگران در مورد شما چه فکری می کنند، جای تعجب نیست که احساس اضطراب می کنید.

یکی از راه های به چالش کشیدن این افکار منفی این است که از خود بپرسید که آیا واقعاً درست هستند یا خیر. آیا واقعاً ممکن است جلوی همه خود را احمق کنید؟

آیا مردم واقعاً شما را به شدت قضاوت می کنند؟ وقتی افکار منفی خود را زیر سوال ببرید، آنها قدرت خود را بر شما از دست خواهند داد.

غلبه بر اضطراب اجتماعی
چگونه با خود و اضطراب خود بررسی کنید

3. اعتماد به نفس خود را افزایش دهید
فقدان اعتماد به نفس اغلب ریشه اضطراب اجتماعی است، بنابراین مهم است که روی افزایش عزت نفس خود کار کنید.

راه‌های زیادی برای انجام این کار وجود دارد، اما برخی از تکنیک‌های ساده شامل تمرین خودگویی مثبت و تعیین اهداف واقع‌بینانه برای خود هستند.

4. با ترس های خود روبرو شوید
یکی از بهترین راه‌ها برای غلبه بر اضطراب اجتماعی این است که با ترس‌های خود روبرو شوید. برای مثال، اگر از رویدادهای شبکه می ترسید، هر ماه در یکی از آن شرکت کنید.

یا اگر نگران صحبت کردن در مقابل مردم هستید، پیشنهاد دهید در محل کار خود سخنرانی کنید یا به صورت داوطلبانه کلاسی را در مدرسه فرزندتان رهبری کنید.

هر چه بیشتر خودتان را در معرض چیزهایی قرار دهید که شما را مضطرب می کنند، کمتر مضطرب می شوید. و همانطور که اعتماد به نفس بیشتری نسبت به توانایی خود در مدیریت این موقعیت ها احساس می کنید، اضطراب شما حتی بیشتر کاهش می یابد.

5. از تکنیک های آرامش استفاده کنید
تکنیک های تمدد اعصاب می توانند برای مدیریت اضطراب اجتماعی بسیار مفید باشند. اگر احساس اضطراب می کنید، سعی کنید چند نفس عمیق بکشید، چشمان خود را ببندید و روی یک تصویر مثبت یا مانترا تمرکز کنید.

این تکنیک‌های ساده می‌تواند به آرامش ذهن و بدن شما کمک کند و مقابله با موقعیت‌های استرس‌زا را آسان‌تر کند.

6. به دنبال کمک حرفه ای باشید
اگر تمام تکنیک‌های فوق را امتحان کرده‌اید و هنوز با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که برای اضطراب اجتماعی به دنبال کمک حرفه‌ای باشید .

یک درمانگر می تواند با شما همکاری کند تا علت اصلی اضطراب شما را شناسایی کند و یک برنامه درمانی متناسب با نیازهای شما ایجاد کند. با کمک مناسب، می توانید یاد بگیرید که اضطراب اجتماعی خود را مدیریت کنید و زندگی رضایت بخشی تری داشته باشید.

اگر با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم می کنید، بدانید که تنها نیستید. میلیون ها نفر از این بیماری رنج می برند، اما امیدی وجود دارد.

به طور کلی، درک این نکته مهم است که اضطراب اجتماعی یک وضعیت واقعی و ناتوان کننده است که باید جدی گرفته شود.

اضطراب اجتماعی
علائم اضطراب اجتماعی چیست؟
وقتی صحبت از اضطراب اجتماعی می شود، علائم مختلفی وجود دارد که می تواند خود را نشان دهد. برای برخی از افراد، علائم ممکن است خفیف باشد و فقط در شرایط خاص رخ دهد. برخی دیگر ممکن است متوجه شوند که علائم آنها شدیدتر است و با فعالیت های روزمره تداخل دارد.

شایع ترین علامت اضطراب اجتماعی احساس ترس یا اضطراب در موقعیت های اجتماعی است. این می تواند شامل هر چیزی از ملاقات با افراد جدید گرفته تا صحبت در مقابل یک گروه باشد.

افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی اغلب نگران قضاوت شدن یا خجالت در این شرایط هستند. آنها همچنین ممکن است به دلیل ترس از موقعیت های اجتماعی به طور کلی اجتناب کنند.

سایر علائم اضطراب اجتماعی عبارتند از:
عرق کردن
لرزیدن.
تپش قلب.
مشکل در نفس کشیدن
ناراحتی معده.
احساس ضعف.
احساس سرگیجه.
گرگرفتگی.
سرخ شدن.
تنش عضلانی.
افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است علائم افسردگی مانند اعتماد به نفس پایین، تنهایی و مشکلات خواب را نیز تجربه کنند.

اگر فکر می کنید ممکن است اضطراب اجتماعی داشته باشید، مهم است که برای ارزیابی به پزشک یا متخصص سلامت روان مراجعه کنید. آنها می توانند به شما کمک کنند تا درمان مورد نیاز برای مدیریت علائم خود را دریافت کنید.

برای برخی از افراد، علائم اضطراب اجتماعی می تواند آنقدر شدید باشد که به طور کلی از موقعیت های اجتماعی اجتناب کنند.

این می تواند کار، رفتن به مدرسه یا حتی ترک خانه را دشوار کند. اگر به دلیل ترس از فعالیت های روزمره اجتناب می کنید، کمک گرفتن بسیار مهم است. درمان می تواند به شما کمک کند علائم خود را مدیریت کرده و زندگی کامل تری داشته باشید.


چه چیزی باعث افسردگی می شود؟

افسردگی یک بیماری پیچیده است. هیچ کس دقیقاً نمی داند چه چیزی باعث آن می شود، اما ممکن است به دلایل مختلفی رخ دهد. برخی از افراد در طول یک بیماری جدی پزشکی دچار افسردگی می شوند. برخی دیگر ممکن است به دلیل تغییرات بزرگ زندگی مانند جابجایی یا مرگ یکی از عزیزان دچار افسردگی شوند. برخی از افراد نیز سابقه خانوادگی افسردگی دارند و ممکن است بدون هیچ دلیل مشخصی غمگین و غمگین شوند.

دلایل اصلی افسردگی چیست؟

بسیاری از چیزها می توانند شانس افسردگی را افزایش دهند، از جمله:

سوء استفاده آزار جسمی، جنسی یا عاطفی می تواند شما را در آینده در برابر افسردگی آسیب پذیرتر کند.

سن اگر شما مسن هستید، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی هستید. و عواملی مانند تنها زندگی کردن و عدم حمایت اجتماعی می تواند خطر را افزایش دهد.

داروهای خاص برخی داروها مانند ایزوترتینوئین (برای درمان آکنه)، داروی ضد ویروسی اینترفرون آلفا و کورتیکواستروئیدها می توانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.

درگیری. اگر به طور مکرر با اعضای خانواده یا دوستان درگیری های شخصی یا مشاجره دارید، ممکن است شما را از نظر بیولوژیکی در برابر افسردگی آسیب پذیر کند.

مرگ یا از دست دادن. غم و اندوه پس از مرگ یا از دست دادن یکی از عزیزان، اگرچه طبیعی است، اما می تواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد

جنسیت. زنان تقریباً دو برابر مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. هیچ کس مطمئن نیست چرا تغییرات هورمونی که زنان در دوره های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند ممکن است در این امر نقش داشته باشد.

ژن ها سابقه خانوادگی افسردگی ممکن است این خطر را افزایش دهد. تصور می‌شود که افسردگی یک ویژگی پیچیده است، به این معنی که احتمالاً ژن‌های مختلفی وجود دارد که هر کدام اثرات کوچکی دارند، نه اینکه یک ژن منجر به خطر بیماری شود. ژنتیک افسردگی، مانند اکثر اختلالات روانپزشکی، به سادگی بیماری های ژنتیکی، مانند کره هانتینگتون یا فیبروز کیستیک نیست.

رویدادهای مهم حتی اتفاقات خوب مانند شروع یک کار جدید، فارغ التحصیلی یا ازدواج می تواند منجر به افسردگی شود. همینطور جابجایی، از دست دادن شغل یا درآمد، طلاق گرفتن یا بازنشستگی. با این حال، سندرم افسردگی بالینی هرگز فقط یک پاسخ "عادی" به رویدادهای استرس زا زندگی نیست.

سایر مشکلات شخصی مشکلاتی مانند انزوای اجتماعی به دلیل سایر بیماری های روانی یا طرد شدن از خانواده یا گروه اجتماعی می تواند خطر ابتلا به افسردگی بالینی را افزایش دهد.

بیماری های جدی گاهی اوقات، افسردگی همراه با یک بیماری بزرگ رخ می دهد یا ممکن است توسط یک بیماری دیگر ایجاد شود.

سوء استفاده از مواد نزدیک به 30 درصد از افرادی که مشکلات سوء مصرف مواد دارند، افسردگی اساسی یا بالینی نیز دارند. حتی اگر مواد مخدر یا الکل به طور موقت احساس بهتری در شما ایجاد کند، در نهایت افسردگی شما را بدتر می کند.

علل افسردگی و زیست شناسی

محققان خاطرنشان کرده‌اند که مغز افرادی که افسردگی بالینی دارند با افرادی که افسردگی ندارند متفاوت است . به عنوان مثال، به نظر می رسد هیپوکامپ، بخش کوچکی از مغز که برای ذخیره خاطرات حیاتی است، در برخی افراد با سابقه افسردگی نسبت به افرادی که هرگز افسرده نشده اند، کوچکتر است. هیپوکامپ کوچکتر گیرنده های سروتونین کمتری دارد. سروتونین یکی از بسیاری از مواد شیمیایی مغز است که به عنوان انتقال دهنده های عصبی شناخته می شود. این مواد شیمیایی امکان برقراری ارتباط بین مدارهایی را فراهم می کند که نواحی مغز درگیر در پردازش احساسات را به هم متصل می کند.

دانشمندان نمی دانند چرا هیپوکامپ ممکن است در برخی از افراد مبتلا به افسردگی کوچکتر باشد. اما برخی تحقیقات نشان می‌دهد که هورمون استرس کورتیزول در افراد افسرده بیش از حد تولید می‌شود و کورتیزول اثر سمی یا کوچک‌کننده‌ای روی هیپوکامپ دارد. برخی از کارشناسان فکر می کنند افراد افسرده ممکن است به سادگی با هیپوکامپ کوچکتر متولد شوند و بنابراین تمایل به افسردگی دارند. بسیاری از مناطق و مسیرهای مغزی دیگر بین مناطق خاصی وجود دارد که تصور می شود با افسردگی درگیر هستند. احتمالاً هیچ ساختار یا مسیری واحد مغزی وجود ندارد که به طور کامل افسردگی بالینی را توضیح دهد.

 

یک چیز مسلم است - افسردگی یک بیماری پیچیده با عوامل مؤثر بسیاری است. آخرین اسکن ها و مطالعات ساختار و عملکرد مغز نشان می دهد که داروهای ضد افسردگی می توانند "اثرات نوروتروفیک" داشته باشند. این بدان معناست که آنها می توانند به حفظ سلول های عصبی کمک کنند، از مرگ آنها جلوگیری کنند و به آنها اجازه دهند تا ارتباطات قوی تری برای مقاومت در برابر استرس های بیولوژیکی ایجاد کنند. همانطور که دانشمندان درک بهتری از علل افسردگی به دست می آورند، متخصصان سلامت قادر خواهند بود تشخیص های "تطبیقی" بهتری داشته باشند و به نوبه خود، برنامه های درمانی مؤثرتری را تجویز کنند.

 

ژنتیک و افسردگی چگونه به هم مرتبط هستند؟

می دانیم که گاهی اوقات افسردگی در خانواده ها ایجاد می شود. این نشان می دهد که حداقل یک پیوند ژنتیکی جزئی با افسردگی وجود دارد. احتمال ابتلای کودکان، خواهران و برادران و والدین افراد مبتلا به افسردگی شدید بیشتر از جمعیت عمومی است. ژن‌های متعددی که به روش‌های خاصی با یکدیگر تعامل دارند، احتمالاً منجر به انواع مختلفی از افسردگی می‌شوند که در خانواده‌ها وجود دارد. با این حال، علیرغم شواهدی مبنی بر ارتباط خانوادگی با افسردگی، بعید است که تنها یک ژن "افسردگی" وجود داشته باشد. در عوض، بسیاری از این ژن‌ها، هر کدام با تأثیری کوچک، در تعامل با محیط، به افسردگی کمک می‌کنند.

به نظر می رسد وراثت نقش مهم تری در اشکال شدیدتر افسردگی دارد. این که آیا شما تمایل به افسردگی را از طرف مادرتان به ارث برده اید یا از طرف پدرتان نیز به نظر می رسد تفاوتی ایجاد کند. یک مطالعه نشان داد که زنان بیشتر از مردان تمایل به افسردگی را به ارث می برند و برخی از عوامل خطر ژنتیکی بر اساس جنسیت متفاوت است.

 


تاثیر ارتباطات بر روابط و اینکه چگونه مشاوره می تواند آن را بهبو

تاثیر ارتباطات بر روابط و اینکه چگونه مشاوره می تواند آن را بهبود بخشد

ارتباط موثر به عنوان سنگ بنای روابط سالم و پر رونق عمل می کند. روشی که شرکا با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند می تواند به طور قابل توجهی بر کیفیت رابطه آنها تأثیر بگذارد، بر ارتباط عاطفی آنها، توانایی های حل مسئله و رضایت کلی آنها تأثیر بگذارد. با این حال، چالش های ارتباطی در بسیاری از روابط رایج است که منجر به سوء تفاهم، درگیری و احساس قطع ارتباط می شود. بیایید تأثیر عمیق ارتباطات بر روابط و اینکه چگونه مشاوره می‌تواند نقشی محوری در بهبود پویایی ارتباطات و تقویت ارتباطات قوی‌تر و رضایت‌بخش‌تر بین شرکا داشته باشد را بررسی کنیم.

 برای ارتباط با کلینیک روانشناسی در تهران ایننجا کلیک کنید

اهمیت ارتباطات در روابط:

ارتباط موثر به عنوان رگ حیات روابط سالم و شکوفا عمل می کند و به عنوان وسیله اولیه ای عمل می کند که از طریق آن شرکای یکدیگر را به هم متصل می کنند، درک می کنند و از یکدیگر حمایت می کنند. در اینجا نگاهی عمیق به اهمیت ارتباط در روابط داریم:

  • اساس اعتماد و صمیمیت:  ارتباطات پایه ای را تشکیل می دهد که اعتماد و صمیمیت در روابط بر اساس آن ساخته می شود. هنگامی که شرکا به طور آشکار و صادقانه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، فضای امنی برای آسیب پذیری و اصالت ایجاد می کنند و حس عمیق تر اعتماد و ارتباط عاطفی را تقویت می کنند. به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و تجربیات با یکدیگر پیوند بین شرکا را تقویت می کند، صمیمیت و صمیمیت عاطفی را تقویت می کند.
  • حل تعارض و حل مشکل:  ارتباط موثر برای هدایت تعارضات و حل اختلافات در روابط ضروری است. هنگامی که شرکا با احترام و همدلی ارتباط برقرار می کنند، می توانند نیازها، نگرانی ها و دیدگاه های خود را بدون متوسل شدن به خصومت یا حالت تدافعی بیان کنند. ارتباط سالم به زوج‌ها این امکان را می‌دهد تا فعالانه گوش دهند، دیدگاه‌های یکدیگر را درک کنند و در یافتن راه‌حل‌های قابل قبول متقابل برای تعارض‌ها، تقویت توانایی‌های حل مسئله و انعطاف‌پذیری خود به عنوان یک زوج همکاری کنند.
  • بیان عاطفی و اعتبار سنجی: ارتباطات به شرکا اجازه می دهد تا احساسات خود را اعم از مثبت و منفی ابراز کنند و از یکدیگر تأیید و حمایت دریافت کنند. با به اشتراک گذاشتن آشکار احساسات و تجربیات خود، شرکا می توانند ارتباط عاطفی خود را عمیق تر کنند و همدلی و درک را تقویت کنند. گوش دادن فعال، همدلی و اعتبار نقش مهمی در برقراری ارتباط دارند و به شرکا اجازه می‌دهند تا احساسات یکدیگر را تأیید و تأیید کنند، که به احساس اعتبار و امنیت عاطفی در رابطه کمک می‌کند.
  • تقویت احترام و تفاهم متقابل:  از طریق ارتباط موثر، شرکا می توانند بینشی نسبت به دیدگاه ها، ارزش ها و نیازهای یکدیگر پیدا کنند و احترام و درک متقابل را تقویت کنند. با گوش دادن فعالانه به یکدیگر و تلاش برای درک دیدگاه شریک زندگی خود، زوج ها می توانند همدلی و شفقت را پرورش دهند که ارتباط آنها را تقویت می کند و تعهد آنها را به یکدیگر تقویت می کند. ارتباط محترمانه فرهنگ قدردانی و پذیرش را در رابطه ایجاد می کند، جایی که شرکا احساس ارزشمندی و درک می کنند.
  • ایجاد اهداف و ارزش های مشترک:  ارتباطات نقش مهمی در همسویی اهداف، ارزش ها و آرزوهای شرکا در روابط ایفا می کند. با درگیر شدن در گفتگوهای باز و صادقانه، زوج ها می توانند اهداف و خواسته های فردی خود و همچنین دیدگاه مشترک خود را برای آینده بیان کنند. از طریق ارتباطات مشترک، شرکا می توانند مصالحه کنند، اهداف متقابل تعیین کنند و در جهت آرمان های مشترک کار کنند و حس مشارکت و همکاری را در روابط خود تقویت کنند.
  •  

    چالش های رایج ارتباطی در روابط:

    چالش‌های ارتباطی در روابط رایج هستند و می‌توانند به اشکال مختلف ظاهر شوند و مانع ارتباط و تفاهم مؤثر بین شرکا شوند. در اینجا توضیحی در مورد برخی از رایج ترین چالش های ارتباطی آورده شده است:

  • مهارت های ضعیف گوش دادن: یکی از چالش های اصلی ارتباط در روابط، مهارت های ضعیف گوش دادن است. شرکا ممکن است برای گوش دادن فعالانه به یکدیگر مشکل داشته باشند، اغلب در طول مکالمه صحبت می کنند یا صحبت می کنند. این عدم گوش دادن دقیق می تواند منجر به سوء تفاهم، ناامیدی و احساس نادیده گرفته شدن یا شنیده نشدن شود.
  • تفسیر نادرست از مقاصد:  تفسیر نادرست از نیات زمانی رخ می دهد که شرکا از سخنان یا اعمال یکدیگر سوء تفاهم می کنند و انگیزه های منفی را در جایی که وجود ندارد نسبت می دهند. این می تواند از تجربیات گذشته، ناامنی ها یا سوگیری های شناختی ناشی شود که منجر به درگیری و رنجش غیر ضروری در رابطه شود.
  • الگوهای تعارض حل نشده:  بسیاری از زوج ها در الگوهای تعارض حل نشده قرار می گیرند، جایی که اختلافات به مشاجره های تکراری بدون حل تبدیل می شود. این ممکن است به دلیل راهبردهای مدیریت تعارض ناکارآمد، مانند اجتناب، انتقاد، تدافعی، یا سنگ اندازی باشد که پویایی ارتباط منفی را تداوم می بخشد و اعتماد و صمیمیت را در طول زمان از بین می برد.
  • واکنش عاطفی:  واکنش عاطفی زمانی رخ می دهد که شرکا به صورت تکانشی یا تدافعی نسبت به سخنان یا اعمال یکدیگر واکنش نشان می دهند، اغلب در پاسخ به تهدیدات درک شده برای احساس امنیت یا ارزش خود. این می تواند منجر به تشدید تنش عاطفی، تشدید درگیری، و موانعی برای ارتباط باز و حل مشکلات شود.
  • مفروضات و ذهن خوانی: شرکا ممکن است درگیر مفروضات یا ذهن خوانی شوند، جایی که فرض می کنند بدون اینکه به دنبال توضیح باشند، بدانند طرف مقابل چه فکر یا احساسی دارد. این می تواند منجر به سوء تفاهم و عدم ارتباط شود، زیرا شرکای ممکن است به جای درگیر شدن در گفت و گوی واقعی، تفسیرهای خود را بر رفتار طرف مقابل نشان دهد.
  • سبک های ارتباطی مختلف: تنوع در سبک های ارتباطی بین شرکا می تواند چالش هایی را در درک و ارتباط موثر با یکدیگر ایجاد کند. به عنوان مثال، یکی از طرفین ممکن است ارتباط مستقیم و صریح را ترجیح دهد، در حالی که دیگری ممکن است بیشتر به نشانه های ارتباطی غیر مستقیم یا ضمنی تکیه کند. این تفاوت ها در صورت عدم تایید و رسیدگی می تواند منجر به سردرگمی، سرخوردگی و عدم ارتباط شود.
  • فقدان ابراز عاطفی: برخی از افراد ممکن است برای ابراز احساسات خود به طور آشکار تلاش کنند یا نیازها و مرزهای خود را در روابط ابراز کنند. این می تواند موانعی را برای ارتباط موثر ایجاد کند، زیرا ممکن است شرکا احساسات خود را سرکوب کنند یا از بحث در مورد موضوعات حساس اجتناب کنند، که منجر به قطع ارتباط عاطفی و نارضایتی در رابطه می شود.
  • عوامل استرس زای بیرونی و حواس پرتی: عوامل استرس زای بیرونی، مانند فشار کاری، نگرانی های مالی، یا تعهدات خانوادگی، می توانند بر ارتباطات در روابط تأثیر بگذارند و باعث می شوند که شریک زندگی خود را تحت تأثیر قرار دهد، حواس پرتی یا از نظر عاطفی در دسترس نباشد. این عوامل استرس زا ممکن است مانع ارتباط معنادار شوند و از تعامل کامل شرکا با یکدیگر جلوگیری کنند.
  •  


    علائم اختلال سلوک چیست؟

    سیستم تشخیصی فعلی شامل 15 علامت احتمالی است و رعایت معیارهای 3 از 15 علامت یکی از الزامات تشخیص است.

    افراد مبتلا به اختلال سلوک ممکن است رفتارهایی از قبیل:

    • دروغ گفتن
    • دزدی
    • مبارزه کردن
    • خرابکاری
    • تخریب اموال
    • آتش زدن
    • فرار از مدرسه
    • بی توجهی به قوانین والدین
    • تهدید یا ارعاب دیگران
    • قلدری به دیگران
    • ظلم به حیوانات
    • داشتن یا استفاده از سلاح
    • مجبور کردن دیگران به انجام اعمال جنسی
    • فرار از خانه
    • درگیر شدن در رفتارهای جنسی ناپسند
    • استفاده از داروهای غیر قانونی
    • نوشیدن الکل
    • تجربه مشکلات تحصیلی در مدرسه
    • برای مشاوره با روانپزشک کودک در تهران وقت بگیرید

    عوامل خطر اختلال سلوک چیست؟

    کودکان و نوجوانانی که در معرض خطر ابتلا به اختلال سلوک هستند، شامل کسانی هستند که:

    • تجربه کودک آزاری یا ناملایمات شدید
    • والدینی دارید که مواد مخدر و/یا الکل مصرف می کنند
    • داشتن والدین مبتلا به اختلالات روانپزشکی، مانند اختلال دوقطبی ، اسکیزوفرنی ، اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD)، یا اختلال سلوک
    • مبتلا به ADHD تشخیص داده شده اند
    • با اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شده است
    • در معرض خشونت خانگی یا خشونت محله هستند
    • در فقر زندگی کنید
    • در داخل رحم در معرض الکل یا تنباکو بودند
    • با گروه های همسالان بزهکار ارتباط برقرار کنید