چند نکته راجع به روانشناسی کودکان
وقتی مرتب با فرزندتان صحبت می کنید و در گفتگوها گوشزد می کنید که در این زندگی، چقدر سختی و عذاب کشیده اید چقدر رنج دیده اید و چه فداکاریها که نکرده اید...
در واقع مرتب به فرزندتان القاء می کنید که من قربانی این زندگی هستم و تو تنها چشم امید و ناجی من هستی. حالا او خودش را نجات دهنده شما تصور می کند و هیچ لحظه ای را برای نجات شما از دست نمی دهد، غافل از اینکه خودش تمام زندگیش را با نگرانی برای شما از دست میدهد.
در قبال رسیدگی و عشقی که به فرزندانمان میدهیم آنها را مدیون و بدهکار و ناامن نکنیم، به آنها کمک کنیم زندگی های مستقل و ذهن های آرام داشته باشند.
پدرها خیلی سعی می کنند بچه ها در رفاه بزرگ بشن، خودشون سختی بکشن، نه بچه ها. خودشون نون میگیرن نه بچه ها. بعد به پدر میگیم این کارو نکن چرا این کارو می کنی با بچه ات؟ میگه من خودم سختی کشیدم تو زندگیم تو کودکیم، نمی خوام بچه ام سختی بکشه.
من می خوام بگم پدر عزیز! سرنوشتی که تو در جامعه داری حاصل این سختی است که تو در کودکی کشیدی. چرا این رو از بچهها مضایقه میکنیم. اینکه ما سختی رو از بچه ها مضایقه کنیم، جفا کردیم در حقشون، خوبی نکردیم، به رشد شخصیتشون آسیب زدیم.
مادرها یه مقدار اهل رأفت و مهربانی اند خیلی نمیتونن، "البته مادر هم باید بتونه" ولی پدر ها موظفند که این شرایط را برای بچه ها ایجاد کنند.
اگر از اهمیت بازی درمانی در تهران برای کودکانتان مطلع هستید از دکتر مونا فلسفی کمک بگیرید