انواع خانواده درمانی
خانواده درمانگران به شدت تحت تأثیر مدل هایی هستند که استفاده می کنند، و بسیاری از آنها وجود دارد.
در نتیجه، بسته به نوع خانواده درمانی اتخاذ شده، ممکن است مراجعان از دیدگاه های بسیار متفاوتی دیده شوند (متکالف، 2011؛ ??گلدنبرگ، 2017).
در زیر فهرستی از چندین نوع تأثیرگذار است، اما موارد دیگری نیز در ادبیات وجود دارند.برای ارتباط با بهترین کلینیک روانشناسی در تهران اینجا کلیک کنید
خانواده درمانی ساختاری و استراتژیک
رویکردهای خانواده درمانی ساختاری و خانواده درمانی استراتژیک "به دلیل تاکید آنها بر فرآیند سیستمی بیش از محتوا و تغییر الگوهای تعامل خانواده که مشکلاتی را ایجاد، حفظ یا تشدید می کند، در زمینه خانواده درمانی سیستمیک بنیادی هستند" (وامپلر و همکاران، 2020، ص 460).
خانواده درمانی ساختاری که در اواخر دهه 1960 توسط سالوادور مینوچین و همراه با مشارکت های چارلز فیشمن، مریان والترز و دیگران توسعه یافت، اهمیت فرد را در بافت اجتماعی خود تشخیص می دهد (وامپلر و همکاران، 2020).
به این ترتیب، افراد در انزوا وجود ندارند، بلکه در رابطه (اعم از کنش و واکنش) با خانواده، با «خانواده به عنوان وسیلهای برای ایجاد تغییرات فردی در نظر گرفته میشوند» (وامپلر و همکاران، 2020، ص 462) وجود دارند.
در نتیجه، به جای اینکه یک فرد "طرف مقصر" یا "مالک علائم" باشد، مشکلات توزیع شده و اغلب نتیجه یک سلسله مراتب ناکارآمد یا عملکرد ضعیف در زیرسیستم ها هستند (وامپلر و همکاران، 2020).
خانواده درمانی استراتژیک در اواسط دهه 1950 برخاسته از کار موسسه تحقیقات روانی در کالیفرنیا بود. برخلاف سایر رویکردهای درمانی که بینش را منجر به تغییر (تغییر از طریق دانستن) میدانند، رویکرد استراتژیک پیشنهاد میکند که تغییر قبل از درک اتفاق میافتد (دانش از طریق تغییر؛ Wampler و همکاران، 2020).
تغییرات در ادراک و درک قوانین سیستم و الگوهای تعاملی خانواده برای تسهیل تغییرات پایدار مورد نیاز است (وامپلر و همکاران، 2020).
روان درمانی/روان درمانی
طبق نظریه روان پویایی، «انسانها ذهن ناخودآگاهی دارند که بر رفتار فرد تأثیر می گذارد» (وامپلر و همکاران، 2020، ص 417). در نتیجه، ما اغلب توسط امیال ساده و ناخودآگاه - مانند لذت - هدایت میشویم که خودخواهانه هستند.
در اوایل قرن بیستم، زیگموند فروید، تأثیر خانواده بر شکل گیری شخصیت و ضمیر ناخودآگاه فرد واضح بود. بنابراین، رویکرد روان پویایی به خانواده درمانی بر اهمیت کاوش در تجربیات و روابط گذشته اعضای خانواده برای به دست آوردن بینش و درک مشکلات موجود تأکید دارد (متکالف، 2011).
رویکرد درمانی روانی آموزشی از ارائه آموزش و اطلاعات به خانواده ها در مورد بیماری های روانی و الگوهای رفتاری چالش برانگیز در حالی که برنامه های درمانی برای کل خانواده را توسعه می دهد، پشتیبانی می کند (متکالف، 2011).
خانواده درمانی روایتی (زمینه ای)
روایت درمانی به عنوان پیشرو در خانواده درمانی و مشاوره خانواده امروزی شناخته می شود، «به این معنی که دانش ما از واقعیت از طریق داستان هایی که درباره خود و دنیایی که در آن زندگی می کنیم سازماندهی و حفظ می شود» (گلدنبرگ، 2017، ص 370).
به هر حال، داستانها - یا روایتهایی - که به خودمان میگوییم، زمینه زندگی ما هستند. و با این حال، خانوادهها اغلب روایتهای خودزنی و مضر درباره اعضای خود میسازند و حفظ میکنند.
روایت درمانی شامل "مکالمات محترمانه و بدون سرزنش است که در آن مراجع متخصص زندگی خود هستند و فرض می شود که مهارت ها و شایستگی های لازم برای ساختن داستان های مثبت تر در مورد خود را دارند" (گلدنبرگ، 2017، ص 371).
روایتدرمانگران از خانوادهها حمایت میکنند تا مشکلات را از یک نقص یا مشکل درونی در فرد، زوج یا خانواده به روایتی نامطلوب که بر زندگیشان مسلط است، بسازند. خانواده تشویق می شود تا علیه مشکل به عنوان یک موجودیت جداگانه - با زمینه سیاسی و اجتماعی خود - که باید بر آن غلبه کند متحد شوند (گلدنبرگ، 2017).
پرسش دایره ای تکنیک قدرتمندی است که در روایت درمانی استفاده می شود. این شامل پرسیدن سؤالاتی در مورد تعاملات و روابط درون سیستم خانواده است تا چگونگی درک اعضای خانواده از رفتارها، احساسات و افکار یکدیگر را بررسی کند (راجرز و کوپر، 2020).
خانواده درمانی سیستماتیک و سیستماتیک
خانواده درمانی سیستماتیک (همچنین به عنوان خانواده درمانی سیستمیک شناخته می شود) به جای اعضای فردی، بر خانواده به عنوان یک کل تمرکز دارد. به این ترتیب، تشخیص میدهد که مسائل و درگیریهای روانشناختی فردی اغلب تحت تأثیر سیستم خانواده گستردهتر قرار میگیرند (گلدنبرگ، 2017).
با استفاده از این رویکرد، درمانگران و مشاوران خانواده را به عنوان یک سیستم به هم پیوسته با الگوهای ارتباطی، نقش ها و پویایی منحصر به فرد در نظر می گیرند. این رویکرد مستلزم آن است که یک اتحاد با چندین نفر به طور همزمان ایجاد کنند و دیدگاه های مختلف اتحاد درمانی را مدیریت کنند (گلدنبرگ، 2017).
در نهایت، هدف آنها شناسایی و پرداختن به الگوهای ناکارآمد در سیستم خانواده است که با به چالش کشیدن مدلهای ذهنی، پذیرش ابهام و در نظر گرفتن چندین نسل، به مشکلات فردی کمک میکند (گلدنبرگ، 2017).
خانواده درمانی عملکردی
خانواده درمانی کارکردی یک رویکرد کاملاً تحقیق شده برای خانواده است که «تغییرات شناختی و رفتاری را در افراد و خانوادههایشان تقویت میکند» (گلدنبرگ، 2017، ص 335)، یادگیری، سیستمها و خانواده درمانی را یکپارچه میکند.
هدف این شکل از درمان فراتر رفتن از تغییر رفتار است و به مراجع کمک میکند بفهمد که چگونه رفتار میکند روابط را تنظیم میکند.
مطالعات نشان داده اند که خانواده درمانی عملکردی به ویژه در درمان نوجوانانی که مشکلات سوء مصرف مواد، خشونت و بزهکاری دارند مفید است (گلدنبرگ، 2017).