چه زمانی به روانکاو مراجعه کنیم؟
تمام دلایل معمولی که ممکن است کسی با هر متخصص سلامت روان مشورت کند، دلایل خوبی برای مراجعه به یک روانکاو است تا جامعترین ارزیابی از مشکلات فرد به دست آید. این شامل علائم و احساسات اضطراب، افسردگی، حملات هراس، وسواس و اجبار میشود. ویژگیهای شخصیتی که در زندگی خصوصی یا حرفهای شما مدام مانع شما میشوند، نیز بسیار مستعد درک و کمک توسط یک روانکاو آموزش دیده هستند.
شاید در موقعیتهای کاری با مشکل مواجه هستید - الگوهای تکراری ناامیدی در روابط شخصی، عدم سازگاری با رئیس یا همکاران، بیحوصلگی و عدم ارتباط با دوستان یا همکاران، شکایات جسمی که ممکن است نشانههایی از تعارض عاطفی اساسی باشند، یا کنار آمدن با فقدانها و گذارهای شخصی. اینها نمونههایی از مواقعی هستند که مشاوره با یک روانکاو میتواند بسیار مفید باشد.
مشکلات لزوماً نباید شدید باشند تا تماس اول را توجیه کنند. احتمالاً اصطلاح «خوب نگران» را شنیدهاید و حتی ممکن است در مواقعی که نمیتوانید احساس ناراحتی عمومی خود را توصیف کنید، آن را در مورد خودتان به کار ببرید. به عنوان مثال، بسیاری از افراد ممکن است در محل کار و خانه عملکرد بالایی داشته باشند، اما در درون خود مشکل دارند. در حالی که اصطلاح «خوب نگران» گاهی اوقات به صورت تحقیرآمیز استفاده شده است، نگران بودن، داشتن درگیریهای درونی طولانی مدت یا حتی صرفاً کنجکاوی در مورد خود و نحوه عملکرد ذهنتان، دلایل معتبری برای صحبت با یک روانکاو هستند. افرادی که نگرانیهایی دارند که در نحوه زندگی آنها اختلال ایجاد میکند، از درمان روانکاوی بهرهمند میشوند.
روانکاوی به افراد کمک میکند تا اختلالات روانی و تعارضات درونی خود را برطرف کنند و درک خود و آزادی را افزایش دهند. اگرچه ما دوست داریم خیالپردازی کنیم که زندگی آسان است و میتوانیم دنیای کاملی در اطراف خود بسازیم، اما واقعیت این است که زندگی مملو از فراز و نشیب است. همانطور که مواقعی در زندگی وجود دارد که هنگام مواجهه با چگونگی تأمین آینده اقتصادی خود به تخصص یک حسابدار یا برنامهریز مالی خاص نیاز داریم - یا برای نوع خاصی از پروژه نوسازی خانه به یک متخصص نیاز داریم - گاهی اوقات، برخی از توصیههای حرفهای در مورد مسائل شخصی میتواند در مقابله با موانع ظاهری که مانع از توانایی ما برای تجربه حس آزادی عاطفی در مورد زندگیمان و احساس رهایی از وقایع گذشته میشوند، بسیار ارزشمند باشد.
مهم است که درک کنیم اشکالی ندارد که در مسیر زندگی به کمک نیاز داشته باشیم. بینش، درک و دیدگاههایی که میتوان از طریق درمان به دست آورد، میتواند برای حس استقلال شخصی و رضایت ما بسیار ارزشمند باشد.
روانکاوی اغلب زمانی توصیه میشود که سایر روشهای درمانی کمفشارتر نتوانستهاند به نتایج مطلوب دست یابند. این روش واقعاً چیزی متفاوت و جامعتر ارائه میدهد و زمانی که علائم همچنان باقی میمانند یا الگوهای رفتاری یا رابطهای پس از یک یا دو بار تلاش برای رواندرمانی کمفشارتر و کوتاهمدتتر ادامه مییابند، جای خوبی برای مراجعه است.