چگونه به یک کودک خجالتی کمک کنیم

به عنوان والدین یک کودک بسیار خجالتی ، نگران این هستم که شخصیت درونگرای دخترم بر نحوه نگرش مردم به او تأثیر بگذارد و ممکن است آنها را کمتر در تلاش برای دوستی با او یا تعامل با او قرار دهد. نگرانم که دیگران نبینند بچه من چقدر شگفت انگیز است.

این یک چالش است که بفهمیم چگونه یک کودک خجالتی را تشویق کنیم تا حرف بزند و به ویژه، چگونه از یک بچه خجالتی در جامعه ای که از افراد برونگرا و برونگرا تجلیل می شود به بهترین شکل حمایت کنیم. من گاهی اوقات وقتی که او از پاسخ دادن به سؤالات یا نظرات دیگران امتناع می ورزد یا علیرغم آموزش آداب خود، تماس چشمی برقرار نمی کند، احساس می کنم به عنوان یک والدین مورد قضاوت قرار می گیرم. تلاش و کار زیادی لازم است تا از بهانه تراشی برای او دست بردارید، مهارت هایی که در زندگی به آن نیاز دارد را به او آموزش دهید و اجازه دهید او همان کسی باشد که هست بدون اینکه بخواهید او را به شخص دیگری تبدیل کنید.

مایکل ریست، نویسنده کتاب‌هایی درباره کمرویی دوران کودکی، می‌گوید: «وقتی والدین یا بزرگسالان دیگر تلاش می‌کنند کمرویی را اصلاح کنند، کودک این پیام را می‌شنود که با آن تناسب ندارد. درعوض، باید به او یاد بدهیم که اشکالی ندارد اگر او نباشد. مثل بقیه.» او معتقد است که ما باید تمرکز خود را از تلاش برای تغییر شخصیت یک کودک آرام تغییر دهیم. از طریق تغییر طرز فکر ما در مورد کمرویی و آموزش مهارت های اجتماعی به فرزندانمان، می توانیم به آنها کمک کنیم زنده بمانند (و شاید حتی رشد کنند).

درک کمرویی و علل آن

آیا خجالتی بودن در DNA ما نوشته شده است یا از نحوه بزرگ شدن ما ناشی می شود؟ طبیعت یا پرورش - این سوالی است که وقتی صحبت از این می شود که چه چیزی برخی از بچه ها را خجالتی می کند و برخی دیگر را پروانه های اجتماعی می کند. خوب، معلوم است که کمی از هر دو است! تحقیقات نشان می‌دهد که خجالتی در خانواده‌ها رخ می‌دهد - مطالعات دوقلوها نشان می‌دهد که حدود 50 درصد آن ژنتیکی است. بنابراین تمایلات خجالتی می تواند ارثی باشد، درست مانند داشتن چشم آبی یا موهای مجعد. اما همه اینها را به گردن DNA پدر و مادر نیندازید. تجربیات زندگی ما را نیز شکل می دهند. بچه های خجالتی اغلب در خانواده های محافظ بزرگ می شوند و شانس کمتری برای جسور و شجاع بودن به آنها می دهد. تعاملات اجتماعی مثبت به ایجاد اعتماد به نفس کمک می‌کند، در حالی که رویدادهای استرس‌زا می‌توانند حتی بچه‌های خارج از خانه را به درون پوسته‌شان بخزند.

کودک خجالتی در مقابل اوتیسم

  • تفاوت بین خجالتی بودن و اوتیسم را برای کمک به والدین برای درک رفتار فرزندشان روشن کنید.
    آیا فرزند شما خجالتی است یا رفتار او در طیف اوتیسم قرار می گیرد؟ CDC نشانه هایی را ارائه می دهد که باید در مورد اوتیسم مراقب آنها بود، اما تشخیص آن برای والدین می تواند دشوار باشد. بچه های خجالتی از موقعیت های اجتماعی دوری می کنند و برای گرم کردن نیاز به زمان دارند. کودکان اوتیسم نیز از معاشرت اجتناب می کنند، اما به دلایل مختلف. بچه های خجالتی مضطرب هستند، اما وقتی راحت شدند رفتارشان را با هنجارهای اجتماعی اطرافیان تطبیق می دهند. کودکان اوتیستیک بدون توجه به اینکه چقدر احساس آرامش می کنند با مهارت های اجتماعی دست و پنجه نرم می کنند. بچه‌های خجالتی معمولاً دوست‌های صمیمی دارند. بچه های اوتیسمی حتی با والدین خود برای برقراری ارتباط و برقراری ارتباط دشوارتر هستند. خبر خوب؟ مداخله زودهنگام می تواند به رشد کودکان خجالتی و اوتیستیک کمک کند. اگر کمرویی فرزندتان مربوط به شماست، بهتر است به دنبال یک ارزیابی متخصص باشید تا مشخص شود آیا خجالتی شدید یا اوتیسم باعث کشمکش‌های اجتماعی او می‌شود یا خیر. درک علت اصلی کلید دریافت حمایت مناسب از کودک است.

آیا کودکان خجالتی در نهایت می توانند از کمرویی خود بیشتر شوند؟

بچه های خجالتی راه های زیادی برای غلبه بر ترسو دارند. تربیت فرزند بستری امن برای آنها فراهم می کند تا اعتماد به نفس پیدا کنند. برنامه‌های مهارت‌سازی مهارت‌های قاطعیت و مکالمه را آموزش می‌دهند. برای تکنیک هایی که می توانید از آنها استفاده کنید، مقاله ما را در مورد چگونگی ایجاد عزت نفس و اعتماد به نفس در فرزند خود بخوانید . با گذشت زمان، کودک خجالتی شما متوجه می شود که صدایی دارد که ارزش به اشتراک گذاری دارد.

نکاتی برای کمک به کودکان خجالتی:

جلوگیری از محافظت بیش از حد :

سعی کنید از کودکان خجالتی "بیش از حد محافظت نکنید". در عوض، فرصت‌های زیادی برای یادگیری و تمرین مهارت‌های اجتماعی در اختیار آنها قرار دهید و در عین حال ابزارها و استراتژی‌هایی را برای مدیریت استرس به آنها ارائه دهید. برای مثال، به جای اینکه به آنها اجازه دهید از یک جشن تولد شلوغ پر سر و صدا انصراف دهند، شاید بتوانید زودتر برسید و کمی زودتر از آنجا بروید - قبل از اینکه اوضاع واقعاً تند شود.

از برچسب زدن به کودک خود به عنوان "خجالتی" خودداری کنید

وقتی به کودک خود برچسب "خجالتی" می زنید، ممکن است بدون تلاش برای تغییر، شروع به ایفای نقش "خجالتی" کند. به جای برچسب زدن، سعی کنید رفتار فرزندتان را به شیوه های دیگری توصیف کنید. برای مثال، می‌توانید بگویید: «متیو متفکر و متفکر است» یا «رایلی دوست دارد قبل از پیوستن به اتفاقات اطرافش نگاه کند».

بگذارید فرزندانتان بدانند که چقدر عالی هستند

کمرویی در برخی موارد می تواند به کودکان کمک کند. بچه های خجالتی نسبت به بچه های همسن خود، مراقب و فهیم هستند و از محیط اطراف خود بیشتر آگاه هستند. حتماً به نقاط قوت آنها اشاره کنید و برای ایجاد مهارت های اجتماعی آنها تلاش کنید بدون اینکه سعی کنید آنها را به فردی که نیستند تبدیل کنید.

چگونه به یک کودک خجالتی کمک کنیم اجتماعی شود

مهارت های اجتماعی را آموزش دهید، الگوبرداری کنید و پاداش دهید

می توانید از عروسک ها، حیوانات عروسکی، اکشن فیگورها یا عروسک ها برای تعاملات اجتماعی نقش آفرینی استفاده کنید. آیا عروسک‌ها از عبارات خاصی مانند «سلام، نام من…» و «من هم می‌توانم بازی کنم» استفاده می‌کنند؟ و مهارت‌های عینی را آموزش دهید، مانند نفس‌های عمیق وقتی که عصبی هستند. وقتی می بینید که فرزندتان تلاش می کند دیگران را درگیر کند، به تلاش های او اشاره کنید و تحسین کنید.

ایجاد دوستی را تسهیل کنید

برای آنها در خانه، جایی که احساس راحتی و امنیت می کنند، قرارهای بازی ترتیب دهید. در طول تعامل، کلماتی را که به فرزندتان برای صحبت با دوستان جدید نیاز دارد، بگویید. و ممکن است نتوانید فرزندانتان را در این تاریخ‌های بازی به حال خود رها کنید - وارد ترکیب شوید و اعلان‌ها و پشتیبانی ارائه دهید، مانند: «از جانی بخواهید بازی‌های مورد علاقه‌اش را بازی کند».

اهداف قابل دستیابی را تعیین کنید

برای کودک خود برای تعامل و گردش، اهدافی تعیین کنید، مانند نگاه کردن و لبخند زدن به پیشخدمت رستوران. سعی کنید اهدافی را تعیین کنید که چالش برانگیز باشد، اما او بتواند آنها را مدیریت کند. به تلاش‌های آن‌ها برای انجام این کار با یک امتیاز پنج، یک برچسب در نمودار جوایز یا یک خوراکی بعد از شام پاداش دهید.

 


زوج درمانی: تعریف، تکنیک ها و اثربخشی. یک زوج درمانگر در نزدیکی

آیا رابطه مشاوره ای دارید که از بین رفته است؟ سپس زوج درمانی می تواند مفید باشد. زوج درمانی موثرترین راه حل مشکلات رابطه ای است که بین زوجین ایجاد می شود. زوج‌درمانی نوعی روان‌درمانی است که به زوج‌ها کمک می‌کند تا با تعارضات و مشکلاتی که ممکن است در روابط خود با آن‌ها روبرو هستند کنار بیایند و آن‌ها را حل کنند. زوج درمانی زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که زوج ها بخواهند نه تنها مشکلات فعلی خود را حل کنند، بلکه به طور کلی روابط خود را بهبود بخشند.

زوج درمانی زمانی استفاده می شود که هر دو طرف یک زوج مشکلاتی را تجربه می کنند که بر روابط آنها تأثیر منفی می گذارد. زوج‌درمانی از مهارت‌های کمکی استفاده می‌کند تا زوجین را قادر می‌سازد تا برای شناسایی و حل مشکلات رابطه در یک محیط امن و حمایت‌کننده با یکدیگر همکاری کنند. زوج درمانی اهداف زیادی دارد و عبارتند از: ترمیم رابطه، بهبود کیفیت ارتباط بین شرکا، بهبود حس فردی هر یک از طرفین از خود، یادگیری نحوه مدیریت موثرتر تعارضات درون رابطه به طوری که احتمال تشدید آنها کمتر شود. خسارت قابل توجه تری ایجاد کند.

خیانت، خشونت خانگی، افسردگی و اعتیاد تنها چند نشانه از مشکلات متعددی است که ممکن است در یک رابطه رخ دهد. تحقیقات نشان داده است که زوج درمانی، زمانی که با موفقیت انجام شود، می تواند راه موثری برای رسیدگی به چنین مسائلی و در عین حال تلاش برای تقویت رابطه باشد. زوج درمانی نوعی مشاوره است که هم فرد و هم پیوند عاشقانه را هدف قرار می دهد، با هدف بهبود ارتباط بین شرکا و تقویت ارتباط آنها.

مشاوره رابطه یک درمان روانشناختی به طور خاص برای شرکای زوج هایی است که مشکلات رابطه دارند. این نوع درمان به زوج‌های مضطرب کمک می‌کند تا پیوند خود را تقویت کنند و مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشند، در نتیجه الگوی تعامل را تغییر می‌دهند که به ایجاد یک رابطه پایدارتر در آینده کمک می‌کند.

زوج درمانی یک روش درمانی است که از کار گروهی و زوجی برای ایجاد روابط سالم تر و بهبود کیفیت زندگی خانوادگی استفاده می کند. تعدادی از پدیده‌های مکرر در زوج‌درمانی مشاهده می‌شود: ختم زودهنگام، ترک تحصیل و عود، و همچنین زوج‌هایی که احساس می‌کنند توسط درمانگر به خاطر مشکلاتشان مورد حمله قرار گرفته یا سرزنش می‌شوند. اگر زوجی به این رویکرد درمانی خوب پاسخ ندهند، ممکن است بهتر باشد که برای انواع دیگر مشاوره ارجاع شوند.

زوج درمانی یک روان درمانی کوتاه مدت است که بر روی یک زوج تمرکز دارد. این بر اساس اصول پویایی گروه است و برای ایجاد تغییرات در تعاملات زوجین از طریق بهبود ارتباطات و درک متقابل طراحی شده است. زوج درمانی می تواند بر روی رابطه فعلی یا تجربیات روابط گذشته که در زمان حال مشکل ساز شده اند تمرکز کند.

زوج درمانی نوعی روان درمانی است که به مسائلی می پردازد که زوجین در روابط خود با آن دست و پنجه نرم می کنند. برخی از مثال‌ها یادگیری چگونگی حل اختلافات، مدیریت استرس، تقویت صمیمیت یا کنار آمدن با جدایی یا از دست دادن است. زوج درمانی می تواند به زوج های سالم کمک کند تا مسائل اصلی و جزئی رابطه خود را بهبود بخشند.

زوج درمانی که به عنوان رابطه درمانی نیز شناخته می شود، یک رویکرد روان درمانی برای درمان مسائل مربوط به یک رابطه عاشقانه، ازدواج و خانواده است. این ممکن است توسط افرادی انجام شود که مشکلات دائمی رابطه دارند که به طور مؤثر توسط مشاوره فردی حل نمی شود و به دنبال توسعه یا بهبود رابطه هستند. به‌جای اتخاذ رویکرد روان‌شناختی یا زیست‌پزشکی و مشکل‌محور، از تکنیک‌های برگرفته از رویکردهای مشاوره ازدواج سنتی و معاصر برای بهبود روابط بین شرکا استفاده می‌کند. مشاوره زوجین مشابه مشاوره خانواده با تاکید بر زوجین است. به عنوان یک زوج، شما یک نوع رابطه درمانی تخصصی را انجام می دهید که می تواند به شما در غلبه بر موانع فعلی و آینده و همچنین بهبود روابط کمک کند.

زوج درمانی که به عنوان مشاوره زوجین نیز شناخته می شود، در حالت ایده آل، درک درمانگر از نحوه ارتباط زوج ها با یکدیگر در رابطه خود است. هدف این است که با مشکلات و اختلافات رابطه برخورد کنید. زوج درمانی می تواند برای هر رابطه متعارضی، از جمله ازدواج که در آن هر دو طرف متعهد به یکدیگر هستند و به دنبال راه هایی برای ایجاد یک پیوند قوی و پایدار بین آنها هستند و مشاور مشاوره/ازدواج زوجشان به یافتن راه حل هایی برای آن کمک می کند، قابل استفاده است. این به هر دو شریک اجازه می دهد تا به طور همزمان روی مسائل حل نشده رابطه کار کنند و به آنها فرصت بهتری برای حل تعارضات و تقویت پیوندشان می دهد. از طریق پرسش و تفکر سیستماتیک، تنش می تواند در موقعیت های بالقوه ناراحت کننده کاهش یابد و به زوج کمک کند تا خود و یکدیگر را عمیق تر درک کنند.

زوج درمانی نوعی روان درمانی است که برای کمک به شرکا در برقراری ارتباط بهتر و حل مشکلات در رابطه طراحی شده است. این به شرکای زندگی کمک می کند تا با مسائل مربوط به رابطه خود مانند تعارض، عشق، اعتماد، پول و حمایت مقابله کنند. زوج‌درمانی نوعی روان‌درمانی است که سعی می‌کند تغییری در یک رابطه آشفته ایجاد کند، در اغلب موارد که زوج در کنار هم می‌مانند. از طریق مکالمه، گوش دادن و مشاهده، درمانگر در جهت بهبود ارتباط بین زوجین، تشویق و حمایت از آنها برای احساس استقلال بیشتر از یکدیگر کار می کند.

 


سیاتیک

سیاتیک به دردی گفته می شود که در طول مسیر عصب سیاتیک حرکت می کند. عصب سیاتیک از باسن و هر پا به پایین حرکت می کند.

سیاتیک اغلب زمانی اتفاق می افتد که فتق دیسک یا رشد بیش از حد استخوان به ریشه های عصبی ستون فقرات کمری فشار وارد کند. این اتفاق "بالا دست" از عصب سیاتیک می افتد. این باعث التهاب، درد و اغلب کمی بی حسی در پای آسیب دیده می شود.برای ارتباط با بهترین جراح دیسک کمر در تهران دکتر علی جعفری اینجا کلیک کنید

 

اگرچه درد همراه با سیاتیک می تواند جدی باشد، اما مواردی که به دلیل فتق دیسک ایجاد می شوند می توانند با درمان در عرض چند هفته تا چند ماه برطرف شوند. افرادی که سیاتیک شدید و ضعف جدی پا یا تغییرات روده یا مثانه دارند ممکن است نیاز به جراحی داشته باشند.

 

علائم

درد سیاتیک می تواند تقریباً در هر نقطه ای از مسیر عصبی باشد. به خصوص به احتمال زیاد مسیری را از کمر تا باسن و پشت ران و ساق پا دنبال می کند.

درد می تواند از یک درد خفیف تا یک درد تیز و سوزان متفاوت باشد. گاهی اوقات مانند یک تکان یا شوک الکتریکی احساس می شود. هنگام سرفه یا عطسه یا نشستن طولانی مدت می تواند بدتر شود. معمولاً سیاتیک فقط یک طرف بدن را درگیر می کند.

برخی از افراد همچنین دارای بی حسی، گزگز یا ضعف عضلانی در ساق یا پا هستند. یک قسمت از پا ممکن است درد داشته باشد، در حالی که قسمت دیگر می تواند احساس بی حسی داشته باشد.برای ارتباط با بهترین جراح دیسک کمر در تهران دکتر علی جعفری اینجا کلیک کنید

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد

سیاتیک خفیف معمولا با گذشت زمان از بین می رود. اگر اقدامات خودمراقبتی علائم را کاهش نداد، با متخصص مراقبت اولیه خود تماس بگیرید. همچنین اگر درد بیش از یک هفته طول کشید، شدید یا بدتر شد، تماس بگیرید. دریافت مراقبت های پزشکی فوری برای:

  • بی حسی یا ضعف عضلانی ناگهانی در پا.
  • درد پس از یک آسیب شدید، مانند یک تصادف رانندگی.
  • مشکل در کنترل روده یا مثانه.

 


عوارض اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی به دلیل عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی در مغز است که بر خلق و خو، ذهن و بدن تأثیر می گذارد. عوارض اختلال دوقطبی ممکن است باعث بروز بیماری ها و علائم زیر شود.

  • خطر اعتیاد به مواد مخدر یا الکل
  • بیماری قلبی عروقی
  • دیابت
  • چاقی ، مشکلات اضافه وزن
  • ADHD
  • بیماری تیروئید
  • سردردهای مزمن
  • اضطراب
  • خطر ارتکاب جرم یا داشتن رفتارهایی که منجر به مسائل مالی شود
  • روابط ناکارآمد با افراد در حلقه نزدیک آنها
  • اقدام به خودکشی


پیشگیری از اختلال دوقطبی چیست؟

پزشکان برای پیشگیری از اختلال دوقطبی راه بی‌هوده‌ای ندارند. با این حال، ما می‌توانیم ارزیابی‌های خود را انجام دهیم و با گوش دادن منظم به نظرات اطرافیانمان به درک عمیق‌تری از خود برسیم. اگر مشکوک به علائم دوقطبی هستید، باید برای درمان زودهنگام به پزشک مراجعه کنید. در زیر برخی از راه های پیشگیری از اختلال دوقطبی آورده شده است:


 


5 مسئله رایج سلامت روان در جمعیت سالمند

همانطور که مسائل مربوط به سلامت روان معمولاً در ارتباط با نسل جوان مورد بحث قرار گرفته است، تأثیر آن بر جمعیت سالمندان نیز نباید نادیده گرفته شود..برای مشاوره با روانپزشک سالمندان در تهران اینجا کلیک کنید

سازمان بهداشت جهانی (WHO) گزارش می دهد که جمعیت بالای 60 سال جهان از 12 درصد در سال 2015 به 22 درصد در سال 2050 تقریباً دو برابر خواهد شد. پانزده درصد از این جمعیت، تا دسامبر 2017، قبلاً از یک بیماری رنج می بردند. اختلال روانی

این مقاله 5 موضوع بهداشت روانی را که در بین سالمندان رایج است مورد بحث قرار می دهد:

  1. افسردگی
  2. اختلال دوقطبی
  3. روان‌گسیختگی
  4. اختلال اضطرابی
  5. اختلال خوردن

1. افسردگی

طبق گفته سازمان جهانی بهداشت، افسردگی هم در مراکز مراقبت های اولیه کمتر تشخیص داده می شود و هم کمتر درمان می شود. همچنین شایع‌ترین اختلال روانی در میان سالمندان است که می‌تواند ناشی از انزوای اجتماعی یا نشانه‌ای از زوال عقل باشد.

این زمانی است که برنامه‌هایی مانند حمایت از آلزایمر و زوال عقل یا مراقبت همراه برای کمک به سلامت عاطفی، ذهنی و جسمی سالمندانی که این بیماری را تجربه می‌کنند، مفید می‌شوند.

در شرایطی که یک سالمند احساس تنهایی می کند، مهم است که به یاد داشته باشید که نه تنها به یک همراه نیاز است، بلکه یک دوست نیز لازم است. مردم هنوز هم می توانند احساس تنهایی کنند حتی اگر توسط دیگران احاطه شده باشند، اما حتی یک فرد مورد اعتماد یا منبع حمایت می تواند تفاوتی در احساس یا دید یک فرد ایجاد کند. اعضای خانواده یا خود مشتری باید برای انتخاب افرادی که مایلند با آنها کار کنند باز باشند و اگر با همراه، پرستار یا مراقب خود احساس راحتی نمی کنند، باید آماده ایجاد تغییرات باشند.